نوروز به نوروز به سال گذشتهام نگاه میکنم، هدفهایم را از نو چک میکنم، و برای سال بعد هدفگذاری میکنم.
رمضان به رمضان به خود معنویم در سال گذشته نگاه میکنم، خودم را سخت مورد ارزیابی قرار میدهم، نیتهایم را از نو مروز میکنم و خالص میکنم، و برای سال بعد هدفهای معنوی میچینم.
امسال نوروز همزمان شد با رمضان. فرصتی شد برای مرور همه چیز. مرور سر تا پای خودم. اینچ به اینچ وجودم. ذره به ذرهی روحم. نیتهایم. هدفهایم. غرور و جهلم. غرورم. غرورم. غروری که همیشه هست و همیشه بهم میگوید که تا سالها زنده خواهم بود و میتوانم برای سالهایم برنامه بریزم. غروری که نمیگذارد بفهمم که اختیار نفس کشیدن یک لحظه بعدم را هم ندارم.
مد شده از اینجور هدفگذاریهای اول سال که «امسال آدمهای سمی زندگیم را کنار میگذارم». رمضان بهانهایست که به جای این بگویم «امسال سعی میکنم آدم سمی زندگی دیگران نباشم.» «امسال به عادتها و رفتارهای زشتم نگاه میکنم و تلاش میکنم رفعشان کنم.» «امسال سعی میکنم روز جنس رابطهام با دیگران کار کنم و آن را صیقل بدهم.» رمضان بهانهایست که به درون خودم بنگرم به جای بیرون. که انگشت اتهام را به سمت خودم بگیرم به جای دیگران. که در خودم کند و کاو کنم به جای دیگران. که در فردای قیامت من باید در برابر عمل و رفتار و منش و نیتهای خودم پاسخگو باشم نه دیگران.
نوروز زیباییست. رمضان بابرکتیست. ان شاءالله که ادامهش هم چنین باشد.
- ۴ نظر
- ۲۸ مارس ۲۳ ، ۱۱:۳۸