هجرت‌نوشته‌ها

سلام خوش آمدید

شعر

دوشنبه, ۲۵ نوامبر ۲۰۱۹، ۱۱:۰۴ ب.ظ

روی قاب گوشیم نوشته: «من چه سبزم امروز» و پرنده‌ی کوچکی کنارش جا خوش کرده. معمولا رنگ سبزش به همراه حروف فارسی توجه همه را جلب می‌کند و ازم می‌پرسند که چه نوشته و معنیش چیست. یک بار همکار هلندیم وقتی بهش گفتم بخشی از یک شعر است بهم گفت شما ایرانی‌ها انگار با شعر زندگی می‌کنید. انگار در خونتان رفته شعر. گفتم چطور؟ گفت ایران که بودم هر جا که می‌رفتم تابلویی بود با شعری با خط زیبای پر از قوس و منحنی. هرچه می‌خواستم بخرم یک طوری به شعر مربوط می‌شد مثل همین قاب گوشیت که به نظر من بی‌ربط‌ترین است به شعر. شما با شعر زندگی می‌کنید انگار. 

آن موقع درک نمی‌کردم حرفش را. تا رسیدیم به این روزها.

مدام شعر می‌خوانم. مدام شعر توییت می‌کنند. استوری‌های اینستاگرام غرق شعر است. من اهل شعر خواندن نیستم. اما این روزها شعر تسکینم می‌دهد فقط. مصیبت را انگار جملات ساده‌ی روزمره منتقل نمی‌کنند. شعر بستر بهتریست برای انتقال احساس و توصیف درد انگار. 

من نمی‌دانم جایگاه شعر در فرهنگ ما چقدر فرق دارد با فرهنگ غرب. ولی امروز حرف همکارم را می‌فهمم. ما با شعر زندگی می‌کنیم انگار. و چقدر ناتوانم از ارتباط با کسی که شعرهای ما را نفهمد.

 

 

 

  • مهسا -

نظرات (۴)

من خیلی حرف زدن عادیم با شعر گره خورده - یه موقع هایی که دارم با استادم حرف می زنم احساس خفگی بهم دست میده که اه چرا واسه شماها نمی تونم از شعرهایی که شاید چند کلمه هستند ولی پشتشون یه دریا حرف هست بخونم و نخوام با این زبان الکن توضیح بدم :|

 

 

پاسخ:
اوه:)) نه من واقعا اینقدرا اهل شعر خوندن نیستم. 

در دو پست اخیر از تفاوتهای فرهنگی نوشتی. امیدوارم بخاطر ناراحتی از شرایط بوجود آمده، بطور ناخود آگاه دنبال تفاوتها نگردی :*

پاسخ:
نه دنبال  تفاوت نمی‌گردم. صرفا حرف همکارم که چند ماه پیش بهم گفته بود تو ذهنم مونده بود.
من همیشه فکر میکردم کسانی که با خارجی‌ها ازدواج می‌کنن چطور می‌تونن با کسی رابطه داشته باشن که نشه واسش حافظ خوند. ولی یه فکر خام بود همینطوری. اون روز‌همینطوری‌ همکارم بهم اینو گفت. و تو دهنم مونده بود. دیروز دیدم تمام این چند روز داشتم شعر میخوندم و با شعر خودمو تسکین میدادم. جالب بود صرفا واسم.
اتفاقا خیلی تفاوتا به نظر من قشنگن. ولی تفاوتی‌ که تو پست قبل نوشتم به هیچ وجه قشنگ نیست.  

ممنون که توضیح دادی مهسا جان. یه ذره نگرانت شده بودم :*

پاسخ:
:****

سلام

ریشه در خاک گزیده اشعار فریدون مشیری را هم مطالعه بفرمایید.

حقیقت از نادرپور و منوچهر آتشی چندان لذت نبردم. ولی قیصر را به شدت توصیه می کنم

پاسخ:
قیصر نوجوانی دوست داشتم.
مشیری همیشه دوست داشتم و دارم.
نادرپور و آتشی دوست ندارم.
اخوان بسیار دوست دارم. فروغ دوست دارم. شاملو بینهایت دوست دارم.
براهنی دوست دارم.


ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
هجرت‌نوشته‌ها

مرغ مهاجری هستم در پی وسعت بخشیدن به دنیای خود.

طبقه بندی موضوعی