هجرت‌نوشته‌ها

سلام خوش آمدید

بلاگ‌مس-روز یازدهم-چندپارگی

چهارشنبه, ۱۱ دسامبر ۲۰۲۴، ۰۷:۱۵ ب.ظ

امروز از اینکه تعهد کردم با خودم که تا کریسمس بلاگ‌مس رو ادامه بدم -جهت اینکه خودم رو که روزهای زیادی ممکنه هیچ خروجی نداشته باشم و با هیچکس حرف نزنم وادار کنم به نوشتن حتی اگر شده چند خط- پشیمون شده بودم. فکر کردم که این روزها که حالم خوب نیست و تنها چیزی که می‌خوام در موردش حرف بزنم و بنویسم سوریه‌س ایده‌ی خوبی نبود این بلاگ‌مس. ولی خب. از طرفی هم این بهم فرصتی میده برای نفس کشیدن و تلاش برای پیدا کردن نور و چیزهای روشن. 

چیزی که امروز بهش دقت کردم و می‌خوام درموردش بنویسم اینه که چقدر چندپاره شده احساسات و افکارمون. من می‌تونم همزمانی که بغض تو گلومه و اشک توی چشم به خاطر کتابی که دارم می‌خونم، توی تلگرام به پیام مامان پیام خنده بفرستم،‌ به همکارم توی Teams برای انجام یه کار well done بگم،‌ توی اینستاگرام از جلد همون کتاب گریه‌دارم عکس استوری کنم و توی تیک‌تاک به دختری که داره آزادی برادرش از اون زندان مخوف رو جشن می‌گیره «مبروک» بگم. می‌تونم همزمان حس شادی و غم و وحشت و سردرگمی و گیجی رو تجربه کنم و همزمان خروجی بدم متناسب با هر کدوم از اونا بدون اینکه دورو باشم یا تظاهر کنم به چیزی. همون زمانی که برای مامانم استیکر خنده می‌فرستم قلبم سبکه و می‌خنده. همزمان که چشمام خیسه. همزمان که بغض دارم. این چندپاره شدن‌ها واقعا برام جالبه و تا حالا اینقدر دقیق بهش فکر نکرده بودم و متوجهش نشده بودم. 

  • مهسا -

نظرات (۳)

این شگفتی آفرینش انسانه...یک جان واحد و یکپارچه که در آن واحد امکان حرکت بین شئون و طورهای مختلف رو داره....

پاسخ:
واقعا که شگفت‌انگیزه!

این حجم از همدلی واقعا نایابه بین آدمای الان.اون چیزی که دور و اطرافم دیدم مردم بعضا به رنج همکلاسی،دوست، رفیق و .. هم بی اهمیتن چه برسه به آدم های انقد دور
آدم شمارو می بینه امیدوارتر می شه به دنیا

پاسخ:
:( من HSPم... Highly sensitive personality. 
همدلی بیش از حد... حتی با اشیا و حیوانات و گلها.

میفهمم چی میگی، من هم همینطورم. 

چه جالب نمیدونستم این حالتی که ما هستیم اسم هم داره! Highly sensitive personality ! فکر میکردم چون خیلی بیست و چهار ساعته تلویزیون و اخبار نمیبینم وقتی میبینم خیلی عمیق میشم توشون. 

پاسخ:
خیلی ناجوره :( واقعا دردناکه. آدمای HSP مثل اسفنج می‌مونن. تو هر محیطی قرار بگیرن احساسات و عواطف جاری در محیط رو جذب می‌کنن و به نحو شدیدی اونو تجربه می‌کنن. مثلا اگر کسی در جمع غمگین باشه اونا اون غم رو شدیدتر از خود فرد تجربه می‌کنن. 
این حالت باعث می‌شه اون آدما همدلی خیلی زیادی داشته باشن که خب چیز خوبیه. ولی چون از حد می‌گذره درد زیادی می‌کشن و زود سرریز می‌کنه احساساتشون و کلافه می‌شن. 
می‌گن It's a curse and a blessing at the same time.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
هجرت‌نوشته‌ها

مرغ مهاجری هستم در پی وسعت بخشیدن به دنیای خود.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی