هجرت‌نوشته‌ها

سلام خوش آمدید

کار

شنبه, ۱۱ ژانویه ۲۰۲۵، ۱۰:۵۲ ق.ظ

داشتم فکر می‌کردم که چقدر عجیب که من هیچی درمورد کارم ننوشتم اینجا. یعنی اینقدر این بخش از زندگیم برام غیرجدی و غیرمهمه که حتی درموردش ننوشتم.

چند ماه پیش داشتم کارم رو عوض می‌کردم و یه هفته مونده به شروع کار جدید، مجبور شدم کنسلش کنم چون محل کار قبلی بهم آفر بهتری داد برای اینکه بمونم.

چندین ماهه داریم روی یه پروژه خیلی بزرگ برای امارات -به طور مشخص ابوظبی- کار می‌کنیم و این پروژه احتمالا چند سالی طول بکشه. رئیسم نمی‌تونست بذاره برم وسط این پروژه به این مهمی و برای همین آفر خیلی خوبی بهم دادن و موندگار شدم. 

حالا دیروز رئیسم زنگ زد و گفت که قراره یه زیر پروژه‌ی جدید این پروژه رو مدیریت کنم و من یهویی پر از استرس شدم. واقعا مدیر خوبی نیستم. می‌دونم بالاخره از پسش برمیام ولی خیلی بهم استرس می‌ده و خیلی خارج از کامفورت زونم‌ه. حالا این هیچی. رئیسم گفت که تیم امارات دوست دارن که برم حضوری اونجا کار کنم مدتی چون تفاوت زمانی داره اذیتشون می‌کنه و ترجیح می‌دن یه نفر از تیم فنی حضور داشته باشه اونجا. من چندین ماه پیش تلویحا پذیرفته بودم که برم مدتی ابوظبی کار کنم ولی بعدش امضای قرارداد طول کشید و فکر کردم دیگه انجام نمی‌شه. ولی خب الان دوباره بهم این آفر رو دادن. از طرفی اون موقعی که این رو پذیرفته بودم برای فرار از زمستون‌های آزاردهنده‌ی اروپا بود. ولی الان داریم وارد فصل خوب می‌شیم و هوا خوب می‌شه :)) حالا علی الحساب گفتم اگر ماه مارچ باشه، میرم. دوست دارم ماه رمضون یه کشور مسلمون عرب رو تجربه کنم. ولی خب استرس هم دارم. 

قوانین حقوق بشری و آزادی بیان امارات شبیه فیلمای آخرالزمانیه. باید یاد بگیرم جلوی زبونم رو بگیرم و حتی چیزی تو سوشال مدیا ننویسم که انتقادی باشه. حتی یه سر سوزن. یعنی حتی تو وبلاگم هم نباید بنویسم درموردش وقتی میرم :))‌ باید خیلی حواسمو جمع کنم و من در این زمینه اصلا کنترل خوبی ندارم و هرچی دلم می‌خواد می‌گم و معمولا تو دردسر میفتم :)) 

ما حتی برای اینکه بتونیم روی این پروژه کار کنیم باید چک امنیتی امارات رو می‌گذروندیم. برای این چک یه فرم دادن پر کنیم که به قدری توش اطلاعات می‌گرفتن که من ترسیده بودم. یعنی حتی دوستان و اعضای خانواده‌مونو باید معرفی می‌کردیم. یه جا هم درمورد دین و مذهب پرسیده بود که من بهشون زنگ زدم و گفتم من این بخش رو پر نمی‌کنم و اصلا احساس راحتی ندارم که دارین این سوالارو می‌پرسین. و گفتن اشکالی نداره استثنائا مذهب رو وارد نکن.

حالا فعلا که قطعی نیست. ولی به احتمال زیاد حداقل مدت کوتاهی ابوظبی خواهم بود و از اونجا پروژه رو مدیریت می‌کنم. کاش امارات برای ایران ویزا نداشت که پدر و مادرم بیان پیشم اقلا حالا که اینقدر نزدیک ایران خواهم بود. ولی ویزاش خیلی گرونه. ابوظبی هم که همه چیش گرونه.

داشتم فکر می‌کردم که همه‌ی این چیزها برای کسی که کارش براش مهم باشه چقدر مطالب مهمین برای هیجان‌زده شدن. بعد من اصلا انگار نه انگار. اینقدر کارم برام غیر مهمه :)) همین که سقفی بالای سرمه و نونی سر سفره برام کافیه. انگار هنوز باورم نشده که شاغلم و کارمندم و برای ۳۴ سال دیگه هم باید کار کنم تا بازنشسته بشم. :)))) هنوز فکر می‌کنم کودکم و قراره برگردم دانشگاه بعد از مدت کمی. 

  • مهسا -

نظرات (۷)

چرا 34 سال؟

پاسخ:
سن بازنشستگیمون ۶۵ ساله.

مهسا من که فکر می‌کنم خیلی فرصت خوبیه واسه کاراکتر آدمی مثل خودت که به علاقمند مسایل اجتماعی و بودن بین مردمی خیلی خوبه به نظرم کاملا روش تمرکز کن و قبول کن چون خیلی کم از این فرصتها پیش میاد و تجربه خیلی خوبی خواهد بود منتظرم وبلاگت به اون روزها برسه و دیدگاهت را بخونم موفق باشی 

پاسخ:
سلامت باشین!
آره من بهشون گفتم که اگر قبل از گرما باشه و آخر زمستون باشه می‌رم. ماه فوریه اوج پروژه‌س ولی من مرخصیم اون زمان و نمی‌تونم برم. اگر مارچ اکی بشه می‌شه همون ماه رمضون و می‌رم ایشالا. البته که خیلی استرسیه. برای اینکه رفتاراشون خیلی بده و اصلا شباهتی به اروپا نداره. همینطوری هم پدرمون دراومده در تعامل باهاشون و کار کردن باهاشون. ولی خب به هرحال تجربه‌س و جالب میتونه باشه.

خدا را چه دیدی شاید خوشت بیاد و افر خوبی ازشون بگیری بمونی نزدیک ایران به دور از سرما و کمی گرمتر از نظر فرهنگی و اجتماعی 

پاسخ:
قبلاها فکر می‌کردم بعد از گرفتن پاسپورت هلندم برم چند سال دبی کار کنم که پولدار شم (به خاطر مالیات نداشتن) و برگردم هلند بعدش:)) ولی تجربه‌ی این پروژه‌مون باهاشون خیلی تجربه بدیه. خیلی رفتاراشون بده. از خود امارات هم خیلی بدم میاد. کشور ساختگی و الکی و بیخودیه. من کشور فرهنگ‌دار و بااصالت دوست دارم. مثلا مراکش. مصر. تونس. این کشورای خلیج خیلی کشورای بیخودین از این نظر و فقط یه مشت ساختمون دراز و تجملاتی دارن. من سادگی دوست دارم. طبیعت د‌وست دارم. اصالت دوست دارم. 
ولی خب برای همین موقتی خوبه:)) 

یعنی اینجوری نیست بعد 30 سال بازنشسته شین؟

حتما باید تا 65 کار کنین؟

یادم باشه تلاشمو کنم کارمند نشم :))))))))))))

(حالا انگار خیلی حق انتخاب داریم)

پاسخ:
:)))))
نه به تعداد سال کار کردن نیست:)) به سن خودمونه. تازه ممکنه از ۶۵ هم بره بالاتر. جمعیت کشور پیره متاسفانه. 

چه خوب که کار برات اهمیت چندانی نداره، من برعکسم! :)

نمیدونستم آزادی بیان تو امارات این قدر کمه..

34 سال! چه زیاد... 

پاسخ:
جدی نمی‌دونم چرا اینقدر کارم برام بی‌اهمیته. هععععی... ترنزیشنم از دانشگاه به کار اینقدر بد بود که همه‌ش انگار در حال انتظارم و استیبل نیستم.

درواقع سن بازنشتگسیمون ۶۵ه که ممکنه حتی به ۷۰ هم برسه :))))) اصلا تصور اینکه تا اون سن باید کار کنم دیوونه‌م میکنه :)))

این کشورای خلیجی (امارات-قطر-عربستان) خیلی کشورای عجیبین از نظر آزادی بیان. من قبلا فکر می‌کردم دوستان فلسطینی و لبنانیم که امارات بزرگ شدن اغراق می‌کنن. ولی اخیرا فهمیدم که اغراقی در کار نیست و آدم باید خیلی حواسشو جمع کنه اونجا. 

اونوقت کار آکادمیک مدتش کمتره؟یا کلا چون بیشتر دوست داشتین می گین؟

ببخشید انقد سوال می پرسم 

پاسخ:
نه فکر کنم اشتباه متوجه شدی. 
سن بازنشستگی هلند ۶۵ ساله در حال حاضر و ممکنه تا ۷۰ بره بالا.
مهم نیست چه شغلی. چه تو شرکت چه تو دانشگاه. در هر حال سن بازنشستگی ۶۵ه و تا به اون سن نرسیم بازنشسته نمی‌شیم. 

سلام برای این مدت و چالش هایی که داشتی عمیقا خوشحالم. آدمهای پویا کلا حال خوب کن هستند. اتفاقا بعد از مدت ها که سرزدم وبلاگت حس کردم مایل نیستید در مورد شرایط و محیط کار بنویسید . من خودم این قسمت رو خیلی دوست دارم روابط شغلی و محیط های شغلی بخش تاثیر گذاری هستند اگر دوست داشتی و صلاح دونستید؛ بنویسید.

انشالله محیط جدید برات روون تر از آنچه تصور دارید پیش بره🙏🌺

 

پاسخ:
سلام.
سلامت باشین. نه واقعا آگاهانه نبود. انگار حس می‌کردم ارزش نوشتن نداره :)) 
ولی از این پروژه خیلی چیز میز دارم که بنویسم. اینقدر که سخته کار کردن با کلاینتمون و اینقدر که داره سخت میگذره بهمون. 
حالا باز اگر رفتنی بشم از اونجا هم خواهم نوشت. 
خیلی ممنون :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
هجرت‌نوشته‌ها

مرغ مهاجری هستم در پی وسعت بخشیدن به دنیای خود.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی