هجرت‌نوشته‌ها

سلام خوش آمدید

عینک

سه شنبه, ۱۲ نوامبر ۲۰۱۹، ۰۲:۰۲ ب.ظ

سر کلاس گسسته‌ی پیش‌دانشگاهی نشسته بودیم و معلم هم‌نهشتی درس می‌داد. می‌نوشت ۲ هم‌نهشت است با ۵ به پیمانه‌ی ۳ (علامت هم‌نهشتی شبیه مساویست با این تفاوت که سه خط موازی دارد به جای دو تا و من بلد نیستم آن را اینجا تایپ کنم.) و من با دهان باز از تعجب تخته را نگاه می‌کردم که چطور ممکن است ۲ و ۵ مساوی باشند!

بعد از زنگ تفریح وقتی برگشتیم داخل کلاس و من از روبه‌روی تخته‌ی سیاه پاک‌نشده عبور کردم، اتفاقی چشمم به نوشته‌های روی تخته افتاد و چشمم افتاد به آن علامت عجیبی که شبیه مساوی بود ولی ۳ خط داشت! با تعجب از بقیه پرسیدم این چه علامتیست؟! و همه ازم پرسیدند که آیا سر کلاس گسسته خوابیده بودم و مفهوم هم‌نهشتی را متوجه نشده بودم؟!

این اولین بار بود که متوجه شدم چشمم درست نمی‌بیند. به ویژه خطوط موازی را. مراجعه به چشم‌پزشک موکول شد به بعد از کنکور (چون ۲ ماه زودتر به چشم‌پزشک مراجعه کرده بودم برای چکاپ و چشمم هیچ ایرادی نداشت). بعد از کنکور که رفتم پیش دکتر، باورش نمی‌شد که در عرض چند ماه شماه‌ی چشمم از صفر به ۱.۵ رسیده. به هرحال استفاده از عینک دنیا را برایم دوباره شفاف کرد. چشمم آستیگمات بود ولی با عینک‌های آستیگمات تطبیق نمی‌کرد (نمی‌دانم چطور ممکن است ولی دکتر گفت من استثنا نیستم و خیلی از چشم‌ها این مشکل را با عدسی آستیگمات دارند.) پارسال وقتی دوباره رفتم دکتر و از ندیدن شکایت کردم، بهم گفت که شماره‌ی نزدیک بینیم تغییر نکرده ولی آستیگماتم بیشتر شده و این بار چشمم عینک آستیگمات را پذیرفت. و دنیا به طرز عجیبی شفاف‌تر شد برایم. چیزهایی را می‌دیدم که ۷ سال بود ندیده بودم. 

دو ماه پیش عینک عزیزم را با پای خودم شکستم. فرصت مراجعه به عینک‌فروشی را نداشتم و شروع به استفاده از عینک زاپاسم کردم که عدسیش آستیگمات نیست.

امروز سر ارائه‌ای به ناچار در انتهای اتاق نشسته بودم و متوجه شدم که تمام علامت‌های = داخل فرمول‌ها را به شکل - می‌بینم. و باز برگشتم به آن روز کلاس پیش‌دانشگاهی و دهان بازم در تمام مدت کلاس و موقع تدریس معلم که همه‌ی علامت‌های هم‌نهشتی را به شکل = می‌دیدم...

 

 
  • مهسا -

نظرات (۹)

من دوم راهنمایی بودم چشمام ضعیف شده بود خیلی. تخته رو درست نمیدیدم. اما نمیخواستم عینکی بشم. خلاصه به خاطر معاینات مدرسه ناچار رفتم دکتر و عینک زدم. از همون وقت دکتر به گلوکم مشکوک شد و تا یک سال تست میدادم و تحت نظر بودم. از اولین روزهای دبیرستان بهم دارو داد. بعدها یاد گرفتم که نزدیک بینی شدید و ناگهانی علامت هشداردهنده گلوکم میتونه باشه. کماکان فکر میکنم مفیدترین چیزی که دارم برای گفتن و به درد همه هم میخوره، مختصری از گلوکم، خطراتش و مواجهه صحیح باهاشه. 

پاسخ:
عجب چیز عجیبیه! رفتم سرچ کردم در موردش خوندم.

ای وای... هر چه سریعتر به عینک سازی مراجعه کن مهسا جان

پاسخ:
آره جدی باید برم :))

نظرت در مورد لباس های راه راه چیه؟ مخصوصا وقتی عینک نمی زنی؟!!

 

پاسخ:
اگر راه‌راهاش خیلی نزدیک هم باشه سراسرشو یک‌رنگ می‌بینم. بابام یه پیرهن راه‌راه آبی سفید داشتن که فاصله‌ی خطهاش خیلی نزدیک هم بود. ماه‌ها اینو آبی می‌دیدم. تا که یه بار از خیلی نزدیک دیدمش فهمیدم راه‌راهه:))))

منم چشمام آستیگمات هست و از اول دبیرستان عینک استفاده میکنم. البته یه عده نمی دونند من عینکی هستم چون من نمی تونم با عینک راه برم!!! و فقط موقع مطالعه و کامپیوتر عینک می زنم :) 

و خب چون همیشه عینک نمی زنم دلم میخواد اونهایی که راه راه سیاه و سفید ظریف می پوشند رو بزنم :)) به شکل نابود کننده چشمای منو اذیت می کنه و  من اصلا نمی تونم موقع صحبت کردن بهشون نگاه کنم از اون راه راه ها موج و نور ساطع میشه به چشم های من :| 

پاسخ:
آخ آخ:))))

من با آستیگمات نمیتونستم راه برم تا ۳ روز. ولی عینک‌ساز بهم گفته بود طافت بیار تا درست بشه. بعد از ۳ روز خوب شد همه چی.

اون موقع ها که تازه عینکی شده بودم همیشه عینک می زدم - بعدا بزرگتر شدم دیدم لازم نیست همیشه بزنم و دیگه الان سخته واسم وقتی عینک دارم راه برم!!! 

البته به دلیل همون آستیگمات- چشمام به شدت به نور خورشید حساس هست و در فضای باز همیشه عینک آفتابی دارم و باهاش نه تنها راه میرم بلکه حتی می دوم :) 

پاسخ:
اوه:)))
من شماره چشمم کلا پایینه ولی چون همیشه عینک زدم بدون عینک نمی‌بینم. 

من هم چشمام آستیگمات بود (و کمی هست هنوز) و درک میکنم که چقدر اعصاب خرد کن میتونه باشه :))

پاسخ:
:))) خیلی ناجوره :))))

یاد داستان "عینک" توو ادبیات پیش دانشگاهی افتادم 

 

پاسخ:
:))

کجایی مرغ مهاجر؟ عینکت را درست کردی؟ اوضاع و احوالت مرتبه؟

پاسخ:
سلااام.
هستم همین دور و برا... غمگین و خسته و درب و داغون. مثل همه‌ی بقیه‌ی ایرانیا.
عینمو دادم درست کنه. واسه یه دونه شیشه‌ش شد ۹۰ یورو!!!!! هنوز نرفتم تحویل بگیرمش. 

کاشکی بهت گفته بودم که عینک زاپاس با خودت ببری که عینک خیلی گرونه... اومدی حتما برو چشم پزشکی و عینک جدید بگیر که زاپاس داشته باشی :*

پاسخ:
فکر کنم بیام عمل کنم ارزون‌تر بشه :))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
هجرت‌نوشته‌ها

مرغ مهاجری هستم در پی وسعت بخشیدن به دنیای خود.

طبقه بندی موضوعی