هجرت‌نوشته‌ها

سلام خوش آمدید

پادرهوایی

جمعه, ۶ مارس ۲۰۲۰، ۰۹:۵۴ ب.ظ

امروز همینطور که نشسته بودم تو آفیس و سعی می‌کردم وسط سر و صداها و مسخره‌بازی‌های دو تا بچه‌ی مسترمون (که با ۲۷ سال سن فازشون شبیه بچه دبیرستانی هاست) روی کارم تمرکز کنم، یهو به ذهنم رسید که نکنه هیچ وقت نشه برگردم ایران؟ حس میکنم هی داریم دورتر و دورتر میشیم از خانواده. آبان هی بهم میگفتن فعلا نیا تو این شرایط. بعد میگفتن جنگ میشه یه وقت الان وقت اومدن نیست. بعد میگفتن هواپیمارو ایران میزنه نمیخواد بیای. الان هم که به خاطر مریضی همه از هم دورافتادیم. می ترسم از اینکه خونه داره دورتر و دورتر میشه و امیدم به دیدن مامان و بابام و مهراد هی کم‌تر و کم‌تر میشه. کاش که بشه زودتر برم ایران... 

  • مهسا -

نظرات (۴)

  • محبوب حبیب
  • سلام مهسا جونم

    اینها فکرهاییه که توی تنهایی به سراغ ادم میاد. نگران نباش. درست میشه ان شاالله.

    به خودت دلداری های مثبت و تلقین های مثبت بده

    این رو در حالی میگم که خودم خیلی ناراحتم از وضع کنونی ایران ولی اگر امید نباشه که مردیم عملا.

    امید داشته باش لطفا

    پاسخ:
    سلاام.
    دقیقا اینا فکرهای تو تنهاییه. یهو وحشت میکنم. قشنگ آدم میزنه به سرش...
    ایشالا که به زودی بیام خانواده‌مو بغل کنم...

    می فهممت متاسفانه، خیلی هم می فهممت ولی به قول جنی به آینده دور فکر نکن، زمان رو بشکن، به روزهای نزدیک فقط فکر کن.

    پاسخ:
    چقدر سخت شده این کار صبا:( از بس که آینده‌ی نزدیک هم نامشخصه. دیگه من فقط میتونم به چند ساعت بعدم فکر کنم و نه بیشتر.
  • الهه ابوالحسنی شهرضا
  • نگران نباش. منم همه‌اش فکر می‌کردم نکنه نسل بچه‌هامون مجبور بشن کلا با ماسک و الکل زندگی کنن. ولی واقعیت اینه که اینا همه تصوراتیه که حاصل از استرس وشرایط خاصه. میدونم که شاید حتی بعد از این هم یه اتفاقی بیافته و نتونی بلافاصله بیای ولی ایشالله جور میشه و به زودی می‌بینیشون.

    پاسخ:
    آره دقیقا الهه. فکرهای عجیب و غریب از سر ترس و استرسه. و تو تنهایی خیلی زیاد به آدم هجوم میاره. کاش که زودتر بتونم بیام و خانواده‌مو بغل کنم. همین یه ماه پیش با خواهرم حرف میزدیم که براشون وقت سفارت بگیرم. که تابستون بیان پیشم. الان سفارت تمام وقتارو کنسل کرده و ویزاهارو ریجکت. اون روز کسی بهم میگفت اینجوری میشه باورم نمیشد.

    من یهو وسط کارام فکر میکنم نکنه دیگه نتونم برم تهران؟ نکنه انقدر اوضاع وخیم شه که دیگه نتونم دوستای تهرانم رو ببینم :/

     

    پاسخ:
    :(

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    هجرت‌نوشته‌ها

    مرغ مهاجری هستم در پی وسعت بخشیدن به دنیای خود.

    طبقه بندی موضوعی