هجرت‌نوشته‌ها

سلام خوش آمدید

پرت و پلا!

شنبه, ۲۸ مارس ۲۰۲۰، ۰۹:۲۲ ب.ظ

۱.

دیروز صبح زودتر بیدار شدم که تا همه جا خلوته برم خرید و برگردم. و بعد هم برم تو یه پارک نزدیک یا کنار یه کانال نزدیک قدم بزنم و سریع برگردم. ولی اتفاقی که افتاد این بود که تا پام رو از خونه گذاشتم بیرون، میخواستم برگردم. دیگه به هیچ جا احساس امنیت نداشتم. در عرض بیست دیقه رفتم لیدل، با ماکزیمم فاصله ممکن از آدما ایستادم و خریدامو کردم و برگشتم. حتی بی‌خیال خریدن گوشت و مرغ شدم. حتی بیخیال یه لحظه پارک کردن دوچرخه کنار پل و قدم زدن روش شدم. فقط میخواستم برگردم خونه. هر آدم مسنی که تو خیابون میدیدم میخواستم ناپدید بشم مبادا که مریض باشم و الان بهشون ویروس رو منتقل کنم. واقعا اتفاقی که داره واسمون میفته تحت تاثیر این ماجراها عجیبه! و عواقب بعدیش سنگین...

 

۲.

وفتی فیلم میبینم یا کتاب میخونم و توش آدما دست همو میگیرن، یا همدیگه رو بغل میکنن، و یا حتی فاصله‌شون از هم کمتر از ۲متره میخوام جیغ بزنم از وحشت. وقتی این ماجراها تموم بشه، یه لشکر آدم باید بیان دست منو بگیرن و منو به زور از خونه ببرن بیرون و بهم بگن که همه چی امنه. و اشکالی نداره که دستم دست کسی رو لمس کنه!

 

۳.

به آدما تا حدی کمک کنین که اگر شروع به سوءاستفاده کردن عصبیتون نکنن. فکر میکنم زیاده‌روی از خودم بوده. از این که میخوام همه رو ساپورت کنم (برای پاسخ دادن به نیاز درونی خودم که حمایتگریه). و خب! همه جنبه‌شو ندارن. ممکنه شروع به سوء استفاده کنن. و الان من با هر رفتار عجیبی عصبی میشم. و میخوام داد بزنم. واقعا برام درک آدم‌های خود-مرکز جهان‌پندار سخته. میخوام برم بهش بگم که هی پسر! میدونی همه چیزدر مورد تو نیست؟ که همه انسان‌ها برای خدمت‌رسانی به تو نیستن؟

 

۴.

خدا خالقان تکنولوژی رو خیر بده:) هم سال تحویلو با خانواده گذروندم، هم دیروز و تولد برادرم رو. هم اینکه گاهی اسکایپی بازی میکنیم با بچه‌ها، هم تولد میگیریم باهاش و هم جلسه کتابخوانی برگزار میکنیم. تازه همه‌ی اینا به جز استفاده‌ی اصلیش برای کار و میتینگ‌های کاریمونه! 

 

۵.

قسمت شانزدهم از پادکست میم رو گوش بدین. درمورد اپیدمی ابولاست در سال ۱۹۹۵. و استیرینگ‌کست هم ۳ قسمت ویژه داره روی ماجرای اپیدمی آنفلوانزای اسپانیایی تو سال ۱۹۱۸. البته قسمت اولش یکشنبه‌ی پیش منتشر شده و قسمت بعدی هم فردا میاد. سومیش هم میشه یکشنبه‌ی بعدی. خیلی جالبه نگاه کردن به اپیدمی‌های قبلی و واکنش های دولت‌ها و کشورها بهش. هرچند که هیچی جالب‌تر از اپیدمی کنونی و دیدن سیاستهای کشورهای مختلف نیست. کاش ما اونی بودیم که قصه‌شو میخوندیم نه که وسطش زندگی کنیم! 

 

۶.

این روزها دیدن آمار کشته‌شده‌های ایتالیا و اسپانیا قلبم رو مچاله میکنه. و به این فکر میکنم که عدد واقعی ایران چنده؟ به اندازه‌ی ایتالیا؟

 

۷.

احساس عدم تعلق به آکادمیا این روزها خیلی اذیتم میکنه. وقتی میبینم بقیه هنوز میتونن وسط این ماجرا هم روی مقاله‌هاشون تمرکز کنن و واقعا اهمیت بدن به آخرین مدل منتشرشده درمورد سیستم‌های summarization یا بهتر شدن کیفیت conversational search تو یه اپ خرید لباس، مطمئن میشم که من متعلق به این فضا نیستم. میدونم یه روزی دوباره کارهای ما هم معنی پیدا میکنه (وقتی از بحران و مصیبت گذشتیم). ولی این روزها؟ راستش همه‌ش به نظرم بی‌معنیه...

 

۸.

هلند یه گایدلاین منتشر کرد چند روز پیش برای اولویت‌بندی مریض‌ها در صورت کم‌آمدن تخت‌های آی سی یو. که کی بستری بشه، و کی رها بشه به حال خودش تا بمیره! دیدن اون گایدلاین و اینکه آدم چطور با بالا رفتن سنش ارزشش کم میشه قلبم درد گرفت و دلم خواست همین روزا و پیش از اون که بی‌ارزش بشم بمیرم. میدونین چی اذیتم میکنه؟ اینکه میشد جلوی اینا رو گرفت. اینکه اون روزهایی که هلندی‌ها مسخره میکردن و هارهار برای اذیت کردن ما همدیگه رو بغل میکردن یا بدون شستن دستشون غذا میخوردن اگر جدی میگرفتن لازم نبود الان به اولویت‌بندی مریض‌هاشون فکر کنن. مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها، مادرها و پدرهای خودشون. من درمورد هلند می‌نویسم چون اقلا شفافیت توش وجود داره و واقعیت عددها رو میدونیم و میدونیم داره چه اتفاقی میفته. از ایارن هیچی مشخص نیست. تنها چیزی که میدونیم اینه که واقعیت خیلیییییییی بدتر از اونیه که عددها میگن.

 

۹.

یه مقاله منتشر شده بود که میگفت اگر وضع کنونی ۵ماه طول بکشه، بحران اقتصادی که کشورو در برمیگیره از بحران اقتصادی ۲۰۰۸ بدتره. چقدر تو پادکستا و کتابا درمورد بحران ۲۰۰۸ میخوندم و رد میشدم... حالا...

بشر خیلی به خودش مغروره! مهاجرت کردیم که از حجم ابهام و عدم قطعیت کم بشه و بتونیم روی چیزی حساب کنیم و بتونیم به شغل و درآمدمون فکر کنیم. نمیدونستیم یه موجود فسقلی میتونه کل دنیا رو در بحران فرو ببره.

 

۱۰.

 دعام کنین.

 

۱۱. 

اعیاد شعبانیه مبارک. چقدر رمضان نزدیکه! خدا توفیق روزه‌داری رو بده. 

  • مهسا -

نظرات (۵)

منم دلم می‌خواد زودتر بمیرم. البته اگه دستاوردی داشتم یا چیزی خیلی غنی در زندگیم وجود داشت و بعد از چشیدنش می‌مردم بهتر بود. ولی حالا که ندارم و بعید هم هست که پیدا کنم.

انگار بشر خیلی مغرور به توان نداشته‌اش شده و یادش رفته جاش کجاست. 

ایشالا که اونجور که نگرانی نمی‌شی.

+ من نشستم منتظر یکی یه چیزی بنویسه زود بخونم. :)) واقعاً نیاز دارم آشناها زیاد بنویسن.

پاسخ:
من کمتر دلم خواسته بود که بمیرم. ولی الان؟ احساس میکنم نبودن آسونتره. 

 داره میشه متاسفانه:(

+ منننم محیا! چه حیف که وبلاگا دیگه خیلی وقته سوت و کور شدن.
  • الهه ابوالحسنی شهرضا
  • مهسا راجع به آمار ایران یه توئیت کرده بودم. نمی‌دونم دیدی یا نه. سازمان جهانی بهداشت آمار ایران رو تائید کرده. آمار هم قرار نیست عین واقعیت باشه و حتما تعداد مبتلاها بیشتره (خیلیا تست ندادن) ولی نسبتش و روندش متناسب با چیزیه که مورد انتظار بوده. بابای من توی ستاد کرونا است و اینا رو بر مبنای حرفای اون میگم. علاوه بر این زیرساخت درمانی ما از خیلی چیزای دیگه‌مون بهتره. قبلا هم با یه سری اپیدمی مواجه شدیم. به نظرم غیر منطقی نیست که عملکردمون یه ذره بهتر باشه. ضمن اینکه همچنان مثلا تعداد فوتی‌ها در میلیون‌مون زیاده (یعنی یه سری ضعف داریم قطعا). به نظرم نباید خیلی ساده بگیم که ایران عدد درست اعلام نمی‌کنه. این حرف، گفتنش راحته.

    پاسخ:
    آمار ابتلا که هیچی. کلا کشورا با هم قابل قیاس نیستن چون سیاست تست گرفتنشون با هم متفاوته. مثلا هلند کلا تست نمیگیرن و تستهارو برای کادر درمان نگه میدارن. واسه همین آمار ابتلاش به هیچ وجه با آلمان و کره جنوبی که گسترده تست میگیرن قابل قیاس نیست. ولی بریم سراغ تعداد مرگ و میر.
    الهه وقتی حداقل ۳ هفته پنهان کردن ورود ویروس رو، و هییییییییییییییچ راهی برای کنترل پیش نگرفتن (نه فاصله گرفتن اجتماعی، نه قرنطینه، نه تعطیل کردن مترو، نه جلوگیری از مسافرت) چطوری ممکنه کنترل شده باشه و نمودار ایران خطی باشه درحالی که همه جا نماییه؟ اون نماییه در شرایطی تبدیل به خطی میشه که کنترل بشه دیگه. ایران دقیقا چه کاری کرده برای کنترل؟ حتی هند!!! حتای هند! کسانی رو که وارد کشور میشن تو فرودگاه قرنطینه میکنه ۲ هفته (شرایط ناجوری هم داره قرنطینه‌شون. شبیه سللولهای زندانه!) ولی ایران نه! هفته پیش دوست من بالاخره بعد از گذر از ۴تا فرودگاه موفق شد خودشو از کشور چک به ایران برسونه (چک-> هلند-> آلمان-> ایران) و دو روز هم تو فرودگاه تو آلمان نشسته بود و میدونی که فرودگاها الان چقدر جاهای آلوده‌این. از این همه جا گذشت و وارد تهران شد و مستقیم رفت خونه (البته که خودش رعایت میکنه و دو هفته به خانواده‌ش نزدیک نمیشه) ولی هیچ پروتکل ملی برای قرنطینه کردن کسی که از اروپا داره میاد (و اروپا الان وضعیت فاجعه‌ای داره) نبود. 
    با در نظر گرفتن همه اینا چطور ممکنه آمار مرگ و میر ایران بدون اینکه کار خاصی کرده باشه اینقدر متفاوت باشه با بقیه کشورا؟ (عاملی به جز عامل میانگین سن جامعه لازمه به نظر من برای توضیح دادنش و فقط نمیشه با یه دونه پارامتر سن جمعیت تفاوت رو توضیح داد.)

    راستش من فکر میکنم آمار تهران تا حد خوبی درست باشه. ولی شهرستانا نه. مثلا کاشان و اصفهان رو که از نزدیکتر میدونم و دوستان و خانواده تو بیمارستانها و در بخش بیماران کرونایی هستن میگن که آمار فوتیها چقدر نادرسته...

    6. نه بنظرم ایران اندازه ایتالیا نیس. چون هم کرونا خیلی زودتر وارد ایران شده بود که ینی شیوعش بیشتر از ایتالیاس هم سیستم درمانی ما تاجایی که من میدونم ضعیف تز از ایتالیاس هم اینه جمعیت کشور ما بیشتر از ایتالیاس و هم اینکه ایتالیا قرینطه کرده همه کار کرده ما ولی هیچکار نکردیم و هم اینکه کشور اونارو کشیش ها اداره نمیکنن.

    7. اونایی که الان تو ایران کنکور دارن رو تصور کن. منم درگیر اخبار کرونا شدم و حتی توییتر زدم که اخبار واقعی رو بتونم بفهمم ولی دیگه از حدود عید بیخیال شدم و از اون موقه منم شدیدا دارم درس میخونم. اخه هیچ کار دیگه ای از دست من برنمیاد. تازه میگن احتمال داره اصن کنکور لغو شه! ولی امیدوارم من

    9. قطعا بعد این ماجرا بحران اقتصادی شدیدی میشه که شاید تا درس شدن دوباره اوضا، شرایط اینقد سخت شه که بگیم کاش مام مرده بودیم با کرونا. البته برا ما ایرانیا بحران اقتصادی یه شوخی بی مزس نمیدونم بدتر از این چی میتونه باشه اصن! ولی خب آدم به امید زندس.

    پاسخ:
    :(

    کنکوریا خیلییی گناه دارن! واقعا دعا میکنم واسشون/واستون.

    مواظب خودت باش مهسا جان.

     

    من خیلی به یادت هستم و همیشه برات آرزوی سلامتی و شادی دارم :*

    پاسخ:
    ممنوووونم صبا جان:*

    سلام مهسا جان، امیدوارم خوب باشی و بتونی با نگرانی کمتری بری بیرون و از هوای بهاری لذت ببری

    تا جایی که من از بچه های مدرسه مون که در بیمارستان های سانتر کار میکنند فهمیدم، آمار کشته های ما به این دلیل پایین است که تا میان از بعضی کیس ها نمونه بگیرند و کیت پیدا بشه و جواب بیاد، متاسفانه بیمار فوت میکنه. بسیاری از موارد فوتی تا دو هفته پیش به این علت جزو آمار کرونا حساب نمیشد و علت فوت دیسترس تنفسی قید میشد. تا جایی که میگفتند آمار فوتی ها 4-5 برابر آماری است که تایید و اعلام میشه. :(((

    پاسخ:
    سلااام. شما هم همینطور :*
    دقیقا خواهر منم همینو گفت (پرستاره) و دوستان دیگرم هم در بیمارستانای اصفهان. که آمار فوتی ۵ برابر رسمیه...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    هجرت‌نوشته‌ها

    مرغ مهاجری هستم در پی وسعت بخشیدن به دنیای خود.

    طبقه بندی موضوعی