هجرت‌نوشته‌ها

سلام خوش آمدید

ویرانی

دوشنبه, ۱۲ اکتبر ۲۰۲۰، ۱۲:۰۶ ب.ظ

واقعیت اینه که تو چند هفته‌ی اخیر فاصله‌ی بین خوشحالی عمیق و غم عمیق رو طی کردم. همه‌ی احساساتی رو که تو این طیف جا میشن تجربه کردم. ویران شدم ویرانِ ویران. ولی یک نقطه‌ای هست وسط همین ویرانی‌ها که آدم از خودش می‌پرسه خب بعدش که چی؟ آخرش که چی؟ متاسفانه غم نمی‌کشه آدم رو. پس بالاخره که باید زندگی کنم. باید دوباره از ویرانی‌ها بسازم خود رو. من دست و پا نمی‌زنم. خودم رو رها کردم در جریان آب تا هر چی که قراره طی بشه، بشه. چند روزی از دانشگاه مرخصی گرفتم و کل روز مچاله شدم تو خودم زیر پتو. بعد چندین تا سریال رو از اول تا آخر دیدم. بعدتر که کمی بهتر شدم از جام بلند شدم و آشپزی کردم. سعی کردم با طعم‌ها و رنگ‌ها زندگی رو از نو بیافرینم. یک سری کارها اقدامات موقته. در لحظه فایده دارن ولی در مجموع قرار نیست کاملا بهبود بدن آدم رو. زمان. زمان تنها تسکین‌دهنده‌ی دردهاست. 

اول از خدا خیلی شاکی شدم. با خدا قهر کردم. که چرا؟ چرا همه‌ی اینها پیش آمد؟ چرا گذاشت دل من بشکنه؟‌ چرا مراقبم نبود؟‌ چرا تنهام گذاشت و رهام کرد؟ بعدتر دیدم خدا یحتمل در همین لحظه هم رهام نکرده و دستم رو گرفته. ولی چرا بغلم نمیکنه؟ 

صبر. این روزها که باید صبر کنم، میفهمم معنای صبر رو. 

  • (صَ) [ع.] (اِ.) گیاهیست با برگ های دراز و ضخیم و تیغ دار با گل های زرد رنگ. در جاهای گرم می روید و طعم تلخ دارد.

 


راستش در تمام دو سال گذشته مفهوم غربت و تنهایی رو به اندازه‌ی شب‌های این چند هفته‌ی اخیر درک نکرده بودم. وقتی از درد به خودم میپیچیدم و حتی کسی نبود که دستم را محکم بگیره فشارش بده و بهم بگه من اینجام. هیچ کس نبود. من بودم و من. تنهایی انسان معاصر. تنهایی انسان مفلوک از وطن و خانواده‌ی خود گذشته برای رسیدن به هیچ. به هیچ. به هیچ. 

 

  • مهسا -

نظرات (۸)

چقدر زیبا و غم‌دار بود. :(

پاسخ:
:(
  • محبوب حبیب
  • سلام مهسا جون

    هر توضیح مبهمی که میدی بیشتر نگران میشم که وضعیت خیلی فراتر از تصور اولیه من بوده. اینکه چند هفته است پایداره. اینکه از تخت نمی تونستی پایین بیایی. اینکه مرخصی گرفتی و .. نشونه هایی که نگرانم می کنه. ولی نه نزدیکت هستم نه خودت ترجیح میدی صحبت کنی. راستی میخوای مشاوره بگیری؟ از ایران؟ به صورت تلفنی یا آنلاین؟ من الان میرم یه چیزی توی وبلاگم میزارم به این امید که به دردت بخوره. 

    پاسخ:
    سلاام. 
    بله متاسفانه واقعا وضعیت جدی بود و خیلی بد. ولی خب زمان بگذره...چندین ماه... بهتر میشم ایشالا.
    اتفاقا چیزی که بهم کمک کرد صحبت کردن با مشاور بود. تو همون روزهایی که حالم خیلی بد بود با مشاور آنلاین صحبت کردم و حالم بهتر شد و تونستم سر پا بشم. پستتون رو هم میام میخونم :***
    ببخشید نگرانتون کردم :(

    بیا بغلم :* 

    پاسخ:
    :بغل محکم

    دقیقا زمان بهترین تسکین دهنده دردهاست.

     

    ولی خب نمیشه تا اون زمان سپری بشه شبانه روز نشست و فکر کرد و غصه خورد. کار خیلی خوبی کردی که سریال دیدی و آشپزی کردی. کم کم انرژی برای انجام بقیه کارها هم پیدا میکنی و یواش یواش بهتر میشی.

     

    خیلی از آدمها چنین تجربیاتی تو زندگیشون دارن. و به قول خودت غم آدم رو نمیکشه ولی یه آدم دیگه از این ویرانی بیرون میاد.

     

    خوبه که اینجا می نویسی. این نشانه ای هست  بر اینکه در مسیر بهبودی قرار داری. امیدوارم سرعت آروم شدنت سریع تر از تخمین های خودت پیش بره.

     

    بوس محکم بهت. دستت رو محکم از این طرف کره زمین فشار میدم و میگم 

     

    بگذرد ایام هجران نیز هم

    و

    بگذرد این روزگار تلخ‌تر از زهر 

    پاسخ:
    سلام صبای عزیز. 
    خیلی ممنونم:*
    آره...ایشالا که همینطوره و زودتر میگذره این مدت و بهتر میشم. 

    سلام

    ان شاءالله زودتر این دوران طی بشه

    :گل

    پاسخ:
    سلام.
    خیلی ممنون
  • محبوب حبیب
  • سلام مهسا جون. خوبی؟

    بهتر شدی؟ کاری برای بهتر شدنت تونستی بکنی؟ 

    پاسخ:
    سلااام. 
    ممنونم. شما خوبید؟
    من والا همینطوری سر خودمو گرم کردم با آشپزی و نقاشی و اینا. تا زمان بگذره و حالم بهتر بشه. چند جلسه‌ مشاوره‌ای هم که رفتم خیلی خیلی بهم کمک کرد. 
    دیگه بقیه‌ش واقعا کار زمانه و طول میکشه...
    خیلی ممنونم که پرسیدین :***

    مهسایی خوشحال شدم که نظرت رو تو وبلاگم دیدم. این یعنی داری کم کم به جمع برمی گردی و قدم های بزرگتری رو برای بهتر شدن برداشتی.

     

    مواظب خودت باش دخمل متفکر :* 

    پاسخ:
    ممنونم عزیزم:*** واقعا دارم تلاش میکنم. با تمام وجود. 

    الان بهتری مهسا جان؟

    پاسخ:
    سلااام.
    خیلی ممنونم که پرسیدین...
    بله ناگزیر بهترم. زمان داره کار خودشو میکنه :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    هجرت‌نوشته‌ها

    مرغ مهاجری هستم در پی وسعت بخشیدن به دنیای خود.

    طبقه بندی موضوعی