BlogMas- روز هشتم- خانوادهی کرایهای
فرهنگ ژاپن واقعا عجیب و غریبه. ارزشهایی توش هست که برای ما تعریفشده نیست. یا کلا مردمش طوری هستند که با همه جای جهان متفاوته. مثلا تو دنیای عمیقا برونگرای عصر حاضر ژاپن یه فرهنگ شدیدا درونگرا داره. یا مثلا تو قرن ۲۱ هنوز به شدت جنسیتزده و ضد زنه فرهنگشون.
دیشب یه متن خوندم تو نشریهی ناداستان شمارهی خانواده در مورد صنعت خانوادههای کرایهای و واقعا از تعجب داشتم شاخ درمیآوردم. مثلا طرف زنش فوت کرده و دخترش گذاشته رفته در نتیجه زنگ میزنه سفارش همسر و دختر میده! با همسر و دختر مثلنیش شام خانوادگی برگزار میکنه و همهشون ادا درمیارن و فیلم بازی میکنن. یا مثلا دلشون واسه مادرشون تنگ شده زنگ میزنن یه مادر کرایه میکنن! همین رو برای دوستپسر/دوستدختر و زن/شوهر هم درنظر بگیرین (با وان نایت استند و اینا اشتباهش نگیرین ها! هرگونه تماس جسمی بیشتر از گرفتن دست هم ممنوعه تو این صنعت. بحث فقط ساپورت روحی و احساسیه. یا مثلا برای دخترانی کاربرد داره که والدینشون بهشون برای ازدواج فشار میارن و اونا نیاز به یه پارتنر/همسر صوری دارن). همچنین بچه و مادربزرگ و پدربزرگ و نوه!
ولی عجیییبترینش برای من این بود که ملامتگر و عذرخواهیکنندهی کرایهای هم دارن! چی کار میکنن؟ مثلا ملامتگر کرایهای رو وقتی استفاده میکنن که کار اشتباهی انجام دادند و نیاز به سرزنش دارن. یه نفرو استخدام میکنن که هی سرزنششون کنه و بزنه تو سرشون!
عذرخواهیکننده بر عکس اینه. وقتی نیاز به عذرخواهی دارن یه نفرو کرایه میکنن که به جای فرد واقعی از خودشون یا دیگری عذرخواهی کنه. مثلا از مدیرشون عصبانین، یه نفرو کرایه میکنن که بیاد ازشون عذرخواهی کنه! یا مثلا به همسرشون خیانت کردن، یه نفرو کرایه میکنن که به جای اون فردی که باهاش خیانت کردن به همسرشون بیاد از همسرشون عذرخواهی کنه! (هرچند که من نمیفهمم چرا باید اون یکی نفره بیاد عذرخواهی کنه. به نظر من خودشون تنها کسی هستن که مسئوله و باید عذرخواهی کنه.)
حالا یه چیز جالبی که نوشته بود این بود که بعضی از روانشناسا معتقدن که بعضی از کارهایی که اینا میکنن تو این صنعت خانواده کرایهای به صورت غیرعلمی همون کارای رواندرمانی مثل سایکودراما رو داره اجرا میکنه. تو فرهنگی که رنج کشیدن ارزشه و رواندرمانی جایگاهی نداره و مال «دیوونه»هاست خود وجود چنین چیزی باز نعمته. چون که با یه نفر دیگه بازی میکنن و بازسازی میکنن موقعیتها رو و حرفاشونو میزنن. تو رواندرمانی گاهی اینو داریم که رواندرمانگر به طرف میگه خودت رو بذار در فلان جایگاه یا تصور کن فلانی که ازش عصبانیای الان جلوته. چی بهش میگی؟ و اینطوری کمک میکنن که آدم خشمش رو تخلیه کنه مثلا یا غمش رو تجربه کنه و ... . حالا اینا همین کارو به صورت غیر علمی با این نقش بازی کردن انجام میدن انگار.
پ.ن: حالا این که یه چیزی یه جایی وجود داره و تو فرهنگشون تونسته اصلا ایجاد بشه معنیش این نیست که مردم باهاش اوکین و همه میرن ازش استفاده میکنن ها! ولی به هرحال همین که میتونه چنین چیزی یه جا ایجاد بشه یه بستر فرهنگی خاصی میخواد دیگه. مثلا تو هلند اگر ردلایت داریم معنیش این نیست که از نظر هلندیها کار قشنگیه که کسی بره از پشت ویترین قرمز آدم انتخاب کنه. ولی به هر حال بستر فرهنگی دارن که اجازه میده چنین چیزی توش ایجاد بشه.
پ.ن ۲: امروز یه آش رشتهای پزیدهام که مپرس! ^_^ قبلا فکر میکردم یه چیزی مثل آش رشته رو فقط تو جمع میچسبه که آدم بخوره. الان نظرم اصلا این نیست :)))) تازه در خلوت (!) بهتر هم هست چون به آدم بیشتر میرسه :)) کل قابلمه مال خودشه! :)))
- ۲۱/۱۲/۰۸
چقدر عجیب بود! من هیچی نمیدونستم در اینباره!
یعنی واقعا بعضیا نیاز دارن به یکی پول بدن ملامتشون کنه؟ یعنی همه مثل من یه صدای ملامتگر درون ندارن که از هر کس دیگهای بیرحمتر باشه؟ :)))
کاش میشد یه کاسه هم به من بدی :)) خیلی وقته میخوام درست کنم! میتونی بگی سبزی چی ریختی؟ :دی