هجرت‌نوشته‌ها

سلام خوش آمدید

BlogMas- روز بیست و سوم- ورزش

پنجشنبه, ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ۰۲:۳۲ ب.ظ

من آدمیم که هیچ وقت ورزش توی زندگیش جایی نداشته. به شدت تنبل :)) و یک جا نشین بودم همیشه. حاضر بودم ۳۰۰ تا تست بزنم ولی یه دست والیبال بازی نکنم. تو دوران تحصیل هم همیشه نمره‌ی ورزشم پایین بود و اگر هم خیلی زیاد پایین نمیدادن به خاطر نمرات دیگرم بود. حتی توی دانشگاه تربیت بدنی ۲ رو اینقدر برنداشتم تا شطرنج ارائه شد. :)) و برای برداشتنش از خیر برداشتن واحدهای آزمایشگاه گذشتم و ترم بعد خودم رو وحشتناک سنگین کردم. چون هیچطوری نمی‌تونستم از خیر این فرصت طلایی که تو تربیت بدنی ۲ بشینم یه جا و ندوم و ورزش نکنم بگذرم. :))

فست فروارد بزنم به الان، اینجوریم که با دویدن و دوچرخه‌سواری جان دوباره می‌گیرم و حالم خوب میشه. چی شد که ورزش توی زندگیم جایگاه پیدا کرد؟

واقعیتشو بخوام بگم نقطه‌ی اول و جرقه‌ی اول برمی‌گشت به یه پیج که توی اینستاگرام فالو می‌کردم و اکثریت می‌شناسنش. پیج هدافیت. ریسرچر کارمند در شرکت آمازون که با تغییر سبک زندگیش و ورزش و رژیم غذایی صحیح ۴۰ کیلو وزن کم کرده بود و زندگیش رو تغییر داده بود. چیزی که این پیج رو برای من جالب می‌کرد و به مرور زمان در منتالیتی من تغییر ایجاد کرد، این بود که هدفش از آوردن ورزش و فعالیت وسط زندگیش لاغری و زیبایی نبود. سلامتی در سن پیری بود! برای من این زاویه‌ی دید کاملا جدید بود. اینکه چست و چابکی رو به منزله‌ی یه چیز بلندمدت نگاه کنم و نه یه چیز کوتاه‌مدت لحظه‌ای. آروم آروم این به ذهن من فرورفت و نگاهم به ورزش و فعالیت بدنی عوض شد. و تابستون که فرصتی فراهم شد که به تشویق دوستانم دویدن رو شروع کنم، این تغییر از حالت ذهنی به حالت واقعی دراومد. الان واقعا حس خوبی دارم و حس چالاکی خیلی خیلی بیشتری دارم و دید مثبت‌تری به پیری دارم. 

حالا دیگه پیجشو دوست ندارم :)) استرس می‌ده بهم با بعضی از حرف‌هاش و یه مقداری هم کلا این مدل اگرسیو بودنشو دوست ندارم. ولی خب اون تغییر پایداری رو که باید در من ایجاد می‌شد، ایجاد کرده با این پیجش. خدا خیرش بده. :) 

  • مهسا -

نظرات (۳)

سلاام مهسا جون

 

اون خاطرات فلش بک ات الان زندگی منه. من همیشه از ورزش فراری بودم. اتفاقا جیزی که آرزومه اینه که اگر روزی به پیری رسیدم داغون نباشم. 

خدا کنه این پیج با من همون کاری رو بکنه که با تو کرد. 

برم فالو کنم. 

 

خیلییی مرسی بابت معرفی

پاسخ:
سلااام:)
آخ آخ! کاملا درکتون میکنم. امیدوارم همین اثرو روی شما هم داشته باشه. واقعا اثر خوبیه :) 

وای مهسا چه تجربه‌ی مشابهییی! منم همه‌ی دوران تحصیلم زنگ ورزش جزو نمره‌های داغون بودم و به خاطر بقیه‌‌ی درسام بهم نمره می‌دادن! ولی الان لذت می‌برم ازش. دلیل اصلیش برای خودم به نظرم اینه که نوع ورزشی که دوست دارم رو کشف کردم. من ورزش رقابتی دوست ندارم (و توش خوب هم نیستم.) دوست دارم همینجوری بدون استرس اول شدن واسه خودم دوچرخه‌سواری کنم یا برم هایکینگ!

درباره‌ی هدافیت هم با نظر الانت موافقم. من حس مثبتی نمی‌گیرم ازش متاسفانه..

 

پاسخ:
آُفرییییین! این دلیل منم هست. ولی محرک اولیه برای اینکه تست کنم این ورزشا رو همون تغییر مایندست بود. اگرنه اصلا تستشونم نمیکردم و میذاشتمشون تو کتگوری «ورزش» و «من ورزش دوست ندارم».
منم دقیقا ورزشای غیررقابتی رو دوست دارم...

خوشحالم در حس خوب نگرفتن الانم ازش تنها نیستم :)) 

خب! منم از اونایی ام که ورزش غیر رقابتی دوست دارم. همیشه حس کرده ام اصلا به درد ورزش نمیخورم، استعداد ورزش ندارم، و وقتی ورزشی انجام میدم همه تو ذهنشون منو مسخره می کنند :)) گرچه در دوران مدرسه آن قدری فراری نبودم که ورزش نکنم. نمره هام خوب بود، عضو تیم بسکتبال مدرسه بودم که در سطح شهر دوم شدیم. ولی در درونم ورزشکار نبودم هیچ وقت. و میترسیدم از دیده شدن..

پیج هدی را مدتهاست فالو دارم، نگرشم عوض شده ولی عملکردم نه زیاد. چون دیدن ورزش کردنش بهم این حس را میده که من نمیتونم اینجوری باشم. و بدتر حس میکنم چرا من بی عرضه ام.. چند روز پیش دیدم تو استوری گفته بود ورزش را از هفته ای دو تا بیست دقیقه شروع کرده. خیلی دلم میخواد اون موقع ها را بدونم چه جوری بوده و چه جوری خودش را با این برنامه وفق میداده. باید تو پیجش برگردم به خیییلی عقب تر.. 

یک مدت با شیلی که اون هم تو اینستا و تلگرام و یوتیوپ فعال است ورزش میکردم. ورزش خیلی ساده. به نام پیاده روی در منزل. و واقعا حس خوبی بهم میداد. اما متاسفانه همسر و پسرم بهم میخندیدند و از انجایی که در بعضی چیزها خیلی زودرنج و لوس تشریف دارم متاسفانه گذاشتمش کنار. یک ایرادی که دارم اینه که توقع دارم مرتب بچسپم به برنامه. اگر مثلا یک هفته به هر دلیلی نتونم انجامش بدم احساس بی کفایتی میکنم و نمیتونم برگردم بهش..

پاسخ:
امان از دست این خندیدنای بقیه! و البته امان از این حساسیتای ما و اهمیت دادنامون به این چیزا :))‌
ولی واقعا به نظرم خوبه ورزشو از کم شروع کنین... این اپی که ما باهاش دویدن رو شروع کردیم اینقدر آروم شروع میکرد که اصلا باوزمون نمیشد یه روزی به ۵ کیلومتر و بیشتر برسیم... باید از همین کم کم ها شروع کرد.

چه جالب که شما تازه عضو تیم ورزشی هم بودین ولی بازم به ورزش رقابتی علاقه ندارین.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
هجرت‌نوشته‌ها

مرغ مهاجری هستم در پی وسعت بخشیدن به دنیای خود.

طبقه بندی موضوعی