هجرت‌نوشته‌ها

سلام خوش آمدید

اخلاق! :دی

پنجشنبه, ۱۳ دسامبر ۲۰۱۸، ۰۹:۲۹ ب.ظ

امروز کلید آفیس را برنداشته بودم و رفته بودم قوری را  در آبدارخانه پر کنم. برگشتم و دیدم که در بسته است. با کلی شرمندگی رفتم پیش منشی گروه و یک طبقه کشیدمش پایین تا در را برایم باز کند. بعد که معذرت‌خواهی کردم، گفت: باعث شدی من از سر جام بلند شم و فعالیت اضافه‌تر کنم و راه بیشتر برم که اینا برای سلامتی خیلی خوبه. 

اینطور خوش‌اخلاق و مثبت‌اندیش :)))) 

واقعا درس اخلاق می‌گیرم من از این‌ها :))

یا مثلا چند روز پیش ساعت ۶ که آخر وقت فروشگاه بود و همه خسته و کوفته از سر کار برمی‌گشتند، صف طولانی دم صندوق بود. خانمی که سر صف بود یک مقدار زیادی طول داد تا خریدهایش را حساب کند و آن‌ها را جمع و جور کند. در تمااام این مدت زیاد هیچ کس غر نزد. ۲ ۳ نفری هم مشغول خوش و بش با بقیه بودند :)) واقعا برای من عجیب بود این همه خوش‌خلقی و عجله نداشتن و هول نزدن!


یا یک بار به طرز بدی با یک خانم دوچرخه‌سوار مسن تصادف کردم. کاملا تقصیر من بود و خیلی هم بد بود شدت برخورد. خانم بنده‌خدا ایستاده بود و سعی می‌کرد مطمئن شود که من سالمم و دوچرخه‌م هم سالم است و مشکلی پیش نیامده. بعد که من هی پشت سر هم معذرت‌خواهی می‌کردم هی می‌گفت عیب نداره پیش میاد!


واقعا تجربه‌های جدیدیست برای من :))


توضیح: منظورم از این مثال‌ها و تجربه‌ها این نبود که بگویم ما بداخلاقیم و این خارجی‌ها (!!!) خوش‌اخلاق و خوب‌اند و از این چیزها! بحث این است که در جامعه‌ای که شما از فردای خود اطمینان داشته باشید، آرامش روانی دارید و اعصاب آرام دارید و نیازی نیست با همه دعوا کنید. در چنین جامعه‌ای خوش‌اخلاق بودن هم خیلی راحت است. 

  • مهسا -

نظرات (۱)

نه استرس دارند، نه عجله...
ساکنان ایران تحت فشششار عصبی هستند، هر روز. :(
پاسخ:
هرروز...هر ساعت...هر لحظه...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
هجرت‌نوشته‌ها

مرغ مهاجری هستم در پی وسعت بخشیدن به دنیای خود.

طبقه بندی موضوعی