هجرت‌نوشته‌ها

سلام خوش آمدید

میزبانی

يكشنبه, ۱۸ آگوست ۲۰۱۹، ۰۸:۱۴ ب.ظ

دقیقه‌ها برایم دیر می‌گذرند و چشمم به عقربه‌های ساعت خشک شده. مدت‌هاست اینطور «انتظار» را تجربه نکرده‌ام. آن هم انتظاری به این شیرینی! جنسش با انتظار رسیدن پذیرش مقاله و سامراسکول متفاوت است. انتظار شیرین رسیدن پدر و مادرم. در آغوش گرفتنشان اینجا، این سر دنیا. جایی که هرگز فکر نمی کردم سه‌تایی با هم ببینیمش. 

 

از روزی که ویزایشان آمد و آمدنشان قطعی شد تا همین الان، هر شب با تصور لحظه‌ای که توی فرودگاه ببینمشان خوابیده‌ام. انتظار شیرینیست و میزبانی پدر و مادرم یکی از آرزوهای قدیمی من بوده. بی اندازه خوشحالم که حالا -ان‌شاءالله- کمتر از ۲۴ ساعت با تحققش فاصله دارم.

 

پ.ن: من عاشق زندگی کنونیم هستم. خب؟ اما نمی‌شد همین زندگی را در ایران داشته باشم؟ نمی‌شد تهران همینقدر خوب بود؟ همه چیز همین‌قدر باثبات بود؟ می‌شد برای روز بعدت برنامه‌ بریزی؟ می‌شد پس‌انداز کنی تا سفر بروی؟ من از سر ماجراجویی مهاجرت نکرده‌ام. به جستجوی زندگی حداقلی که حق هرکداممان است دل از خانواده کنده‌ام. حالا هربار دل‌تنگ می‌شوم یا کسی دل‌تنگم می‌شود یک دنیا فحش می‌دهم به باعثان و بانیان افتادن ایران به این روز که خانواده‌دوست‌ترین‌هایمان را هم آواره‌ی غربت کرده. اینها را به منظور غر زدن نمی‌نویسم. تجربه‌ی مهاجرت هم فوق‌العاده‌ است و آموزنده. ولی مسئله این است که چند درصدمان «انتخاب»مان مهاجرت بود در یک شرایط پایدار و «معمولی»؟ چند درصدمان اینقدر ماجراجو بودیم و به جستجوی تجربه‌های جدید؟ حداقل من که نبودم. که اگر بودم، همان ۴ سال پیش و بلافاصله بعد از لیسانس رفته بودم...

  • مهسا -

نظرات (۳)

خوش بگذره. :)

پاسخ:
ممنوووووووونم:*

یوهووووو چه انتظار شیرینی... خوشششش بگذره :*

یاد انتظار خودمون برای برگشتن افتادم... روزها را میشمردیم...‌ ولی هیچکس نیومد فرودگاه دنبالمون :)))

پاسخ:
مرسیییییییی:****
ای جااانم :)))) منم توقع داشتم کسی نیاد فرودگاه تهران دنبالم :)) بعد ولی مامانم میخواستن از اصفهان پاشن بیان فرودگاه! دیگه داداشم و خانومش خداروشکر جلوشو گرفتن و خودشون که تهران زندگی میکنن اومدن دنبالم. خیلی حال داد. 
حالا من خیلی ذوق دارم که فردا میرم دنبالشون و واسم میشه محل وصال :)) ولی یه ماه بعد که بخوان برن خیلی سختم میشه تو فرودگاه. 

سلام

چشمتون روشن

پی نوشت حرف دل خیلی هاست

خیلی هااا

پاسخ:
سلاام.
ممنوووون.
آره دقیقا :( 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
هجرت‌نوشته‌ها

مرغ مهاجری هستم در پی وسعت بخشیدن به دنیای خود.

طبقه بندی موضوعی