جهانی شدن
سه شنبه, ۳ سپتامبر ۲۰۱۹، ۰۱:۱۶ ب.ظ
بابا میپرسن: فکر میکردی یه روز دوست روس یا یونانی داشته باشی؟
و جوابم یه «نه» بلند و قاطعه. وقتی رفتم خوابگاه، داشتن دوست قمی و شیرازی و ترک برام به قدر کافی هیجانانگیز و جالب بود. تصور داشتن دوستانی از نقطه نقطههای کرهی جغرافیایی برام ناممکن بود.
و من فکر میکنم این مهمترین چیزیه که به دست آوردم. همین بزرگ شدن قلبم به وسعت کرهی زمین. همین که تپش قلب بگیرم برای کشته شدن کسی تو چین یا زندانی شدن معترضی در روسیه یا وقوع طوفانی در کانادا. و من فکر میکنم این دقیقا معنی همون جملهی کلیشهایه که همه وقت مهاجرت میگن یا تو SOPهاشون مینویسن: میخوام جهانم بزرگ بشه و افق دیدم گسترش پیدا کنه.
- ۱۹/۰۹/۰۳
:) افق های جدید، گسترش وسعت دید :)